شعری در نکوهش دنیای دون از استاد سخن شهریار

ساخت وبلاگ

 

 

شعری در نکوهش دنیای دون از استاد سخن شهریار

با ترجمه ی کانال : زبان و ادبیات ترکان خراسان  

https://t.me/xorasanturk

بو دنيا فاني دير فاني، بو دنياده قالان هاني

این دنیا فانی است، کیست که در این دنیا مانده باشد

 

داود اوغلو سليماني، تخت اوستوندن سالان دنيا

همان دنیایی که سلیمان پسر داود را، از تخت به زیر انداخت

 

سنين بهره ن يين كيم دير؟ كيمينكي سن ؟ييه ن كيم دير

چه کس بهره ای از تو برده؟ مال چه کسی هستی؟صاحبت کیست؟

 

سنه دوغرو دييه ن كيم دير؟ يالان دنيا يالان دنيا

کیست که به تو بگوید راست، ای دنیای دروغین

 

سني فرزانه لر اتدي، قاپيپپ ديوانه لر توتدي

فرزانگان تو را رها کردند، اما دیوانگان تو را برگزیدند

 

كيمي الدي كيمي ساتدي، ساتان دنيا الان دنيا

چه کسانی که خرید و چه کسانی که فروخت، دنیایی که می خرد و می فروشد

 

اتي ازل داغا سالديق ، يورولدوقجا دالي قالديق

با اسبمان تا کوه ازل تاختیم، تا خسته شد از بقیه عقب ماندیم

 

اتي ساتديق اولاغ الديق، يه هر اولدي پالان دنيا

اسبمان را به دنیا فروختیم و خرش را گرفتیم، زینمان را دنیا به پالان تبدیل کرد

 

بيري اينا بيري پاسدير، بيري ايدين بيري كاسدير

یکی زیبا و یکی زشت است، یکی روشن و یکی تیره

 

گئجه طوي دير سحر ياس دير، گول اچديقدا سولان دنيا

شب عروسی برپاست و صبح عزا، این رسم دنیایی است که غنچه هارا پرپر می کند.

 

ايگيت لرين باشين يئيه ن، قوجالار بوز باشين يئيه ن

جوانان در آرزویت اند، پیرانت از تو چیزی نمی خواهند(بوزباش اشاره به تارک دنیا بودن پیرها نسبت به جوانان.

 

قبير لرين داشين يئيه ن، ئوزو يئنه قالان دنيا

ای دراز عمر کننده ای که سنگ قبر هارا می سایی و باز هم تنها خودت می مانی

 

نه قاندين كيم گول اكندير، كيم قيليج تك قان توكندير

نه فهمیدی چه کس گل در تو میکارد و نه فهمیدی که چه کس در تو خون می ریزد

 

تيمور هله كوره كن دير، چنگيز جانين الان دنيا

تیمور هنوز داماد بود که جان چنگیز را گرفتی

 

يامان قورقو ييغيلايدين، طوفانلاردا بوغولايدين

ای قاعده و قانون بیرحم،کاش از بین می رفتی و در طوفانها غرق می شدی

 

نوليدي بير داغيلايدين، بيزي درده سالان دنيا

چه میشد که نابود می شدی، ای دنیایی که مارا دردمند ساخته ای

 

چاتيب سندن كوچن كچدي، اجل جامين ايچه ن كئچدي

مسافران تو از تو عبور کردند، جام اجل خوردند و از تو خلاصی یافتند

 

اولان اولدي كئچن كئچدي، نه ايستيردين اولان دنيا

آنچه که باید میشد شد و آنکس که باید می گذشت گذشت، چه می خواهی ای دنیایی که همه در تو زوال می یابند

 

بوغولايدين اولان يئرده، دوغوب خلقي بوغان يئرده

ایکاش در بدو تولدت نابود میشدی و در آن هنگام که خلق در تو به دنیا می آمدند

 

اوغول نعشين اوغان يئرده، انا زولفون يولان دنيا

و در آن لحظه که نعش پسران جوان را بر جای می گذاشتی و در آن لحظه که مادران شان موی خود می کندند. (ای کاش نابود می شدی)

https://t.me/xorasanturk

ثبت جهانی سیمرغ پرنده افسانه ای تورکان آزربایجان...
ما را در سایت ثبت جهانی سیمرغ پرنده افسانه ای تورکان آزربایجان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : salariyan بازدید : 216 تاريخ : سه شنبه 7 آذر 1396 ساعت: 18:04