فرهنگ مادری یعنی تفکر و شناخت
فرهنگ مادری یعنی تفکر و شناخت. اگر کسی نتواند به زبان مادری آموزش ببینید و به آن زبان، متن تولید کند، در پروسه شناخت، نقیصه ایجاد میشود. انسان به وسیلۀ شناخت فضایابی میکند و خود را معرفی میکند و اینجا است که اختلال هویت پیش میآید.
درست است که با زبان دوم میتواند گلیم خود را بیرون بکشد اما در زبان دوم عمق وجود ندارد. عمق در زبان مادری است چون زبان مادری وصل به یک فرهنگ درونی است.
وقتی زبان مادری را یاد نگرفتهام، عمیقترین فرآیند عاطفی و هیجانی خود را از دست میدهم. وقتی زبان دوم جایگزین زبان مادری میشود، یک موجود غریبه در مغز مینشیند که این باعث اختلالات عصبی و مغزی جدی میشود.
انسان موجودی هیجانی است. اگر هیجان را از انسان بگیریم، دچار بیماری میشود آموزش زبان دوم بدون آموزش زبان مادری، آسیب فیزیکی جدی به مغز وارد میکند. زبان مادری با هیجانات اصیل ما سر و کار دارد، یعنی آغازگر هیجان انسان است.
زبان مادری من در بنیاد زندگی من قرار دارد. برای من به عنوان یک عصبشناس «خاطره درمانی» یک روش علمی درمان است.
وقتی خودم خاطرهدرمانی میکنم به زبان آلمانی این کار را انجام نمیدهم. اینجا زبان مادری من است که فوران میکند و جانم هیجانی میشود و زندگی خودم را بازخوانی میکنم.
اگر زندگی ارزیابی نشود زندگی نیست. من زندگی خودم را به زبان خودم ارزیابی میکنم. ممکن است لازم باشد به دیگران بیان کنم آن وقت به زبان آنها بیان میکنم. اما بهتر زیستن من با زبان مادری من مطرح میشود.
✍️ حسن_عشایری ، دکترای عصبشناسی
ثبت جهانی سیمرغ پرنده افسانه ای تورکان آزربایجان...برچسب : نویسنده : salariyan بازدید : 197